صحبت های لی مین هو در تاک کنسرت / فن میتینگ سئول 2016



سلام مینوزی های عزیزم . ببخشین دو سه روزی درگیر شروع ترم و کارام بودم و وقت نکردم پیاماتون و جواب بدم .  

پرنس گلمون که معلوم نیست کجاست و چی کار میکنه . چند روزیه خبر خاصی ازش نیست . رفت یه بله بگه و قرارداد سریاله رو امضا کنه اما یهو غیب شد .
خوب احتمالا داره استراحت میکنه چون بدجور خسته شده بود این مدت ..
برگذار کردن دوتا کنسرت و فن میتینگ تو یک ماه به اضافه کارای فیلمبرداری و فوتوشوتاش و بقیه موارد واقعاً نفس گیر بود .

من هر چی منتظر موندم زیرنویس انگلیسی دوتا کنسرت بیاد بیرون هنوز که خبری نیست بنابراین دیدم بهتره همین چندتا جمله ای که ازش شنیدم و براتون بذارم و فعلا پرونده کنسرتا رو ببندیم .

خوب همتون خوب میدونین که پرنس طی ماه پیش که دیروز تموم شد 2 تا به قول خارجیا تاک کنسرت برگذار کرد . یکی در سئول و یکی در ژاپن

کنسرت ژاپن رو که منحصرا برای ژاپنی ها تدارک دیده بود .. مین هو خودش شخصا تمام دکوراسیون و حتی موزیکایی که باید در طی کنسرت به عنوان موسیقی پس ضمینه پخش میشدن و تمام برنامه هایی که باید اجرا میشدن رو طراحی و انتخاب کرده بود. چه در کنسرت ژاپن و چه در کنسرت سئول در خود کره ..

برای اینکه فن هاش باهاش احساس راحتی بکنن تصمیم گرفته بود که صحنه روی سن رو شبیه یک اتاق نشیمن طراحی کنه و یک کاناپه تک نفره بزرگم گذاشته بود اون وسط و روش لم داده بود تا فن هاش هرچه بیشتر خودشون رو تو خونه احساس کنن و راحت باشن.



برنامه های مختلف زیادی هم برای فن هاش ترتیب داده بود . از اجرای چندتا از آهنگاش گرفته تا تماشای صحنه های معروف و خاطره انگیز سریالاش با طرفدارا و بعد بهشون اجازه داد که بیان رو سن و اون صحنه های خاطره انگیز و باهاشون بازی کرد و کاری کرد حسابی به طرفداراش خوش بگذره.



یک ساعت و خورده ای وقت گذاشت و به تمام سوالات طرفدارا جواب داد بدون اینکه خم به ابرو بیاره ..



گفته بود میخوام بیشتر به طرفدارام نزدیک بشم و این کار رو هم کرد .. برعکس نظر خیلی از مشاوراش که گفته بودن بهتره برای جذب مخاطب تو مصاحبه های تلویزیونی شرکت کنه و با مجلات قرار بذاره ، مین هو گفته بود نه مصاحبه میخواد و نه کنسرت عادی برای پول دراوردن (فن میتینگ شاید همون پول کنسرت عادی رو داشته باشه اما خیلی وقت گیرتر هست و خیلی امکانات و مسائل داره که کنسرت عادی نداره) . گفته بود میخوام فن میتینگ برگذار کنم تا بتونم با طرفدارام صحبت کنم و حرفای اونا رو بشنوم . کاری که از نظر بسیاری از منتقدین از یک سوپراستار پراوازه و مشهور که سرش بدجوری شلوغه بعیده

این روزا حرفه ای ها و ستاره های سینما و تلویزیون وقتی خیلی معروف میشن دیگه نه حوصله حرف زدن با طرفداراشون و دارن و نه فرصتش رو..
چه برسه به اینکه بشینن 2 ساعت 2 ساعت حرف بزنن و تازه با این همه ادم دست بدن و بذارن اینقدر بهشون نزدیک بشن ..



اما منتقدین انگشت به دهان موندن که چطور ممکنه لی مین هوی پر مشغله و فوق معروف هنوزم وقت جور میکنه و برای طرفداراش فن میتینگ یا به قول اونوریا talk concert برگذار میکنه و میشینه جواب هزارتا سوال بی سر و ته و با حوصله و دقت میده ..

اونا توش موندن اما ما طرفدارای لی مین هو میدونیم چطور ممکنه اون همچین کاری بکنه.
فقط یک حالت داره و اون اینکه خوب لی مین هو مثل بقیه نیست . لی مین هو متفاوته و برای همینم ماها اینقدر دوستش داریم

پرنس در هرکدوم از فن میتینگا با حداقل 10000 نفر از طرفداراش دیدار کرد.
طرفدارا هم سنگ تموم گذاشتن . برای کنسرت سئول از ژاپن و چین و کشورای دیگه پاشدن رفتن کره و دم در ورودی سالن کنسرت یه عالمه دسته گل و پلاکارد و پرچم و چیزای مختلف گذاشتن تا پرنس ببینه چقدر دوستش دارن .




طی مراسم سوالای زیادی ازش پرسیدن ..

دوباره ازش پرسیدن بین گو جون پیو و کیم تان کدوم و انتخاب میکنه . این سوال رو قبلاً هم ازش پرسیده بودن. مین هو جواب داد که کیم تان و انتخاب میکنه
گفته جون پیو یکم فضول و متکبره اما برعکسش کیم تان عاقل و فهمیده است و گفته به نظرش انگار یک کیم تان تو وجود خودش داره ..
قبلاً هم گفته بود از نظر خودش بیشتر شبیه کیم تانه تا جون پیو.

همچنین ازش پرسیدن کدوم سریالش و از همه بیشتر دوست داره و پرنس قربونش برم تنش به تن من خورده و جواب داده (faith)ایمان یا همون سرنوشت خودمون
و گفته کیم هی سون یا همون خانم پزشک اعظم ایمان رو بیشتر از همه هم بازی هاش دوست داشته و انتخابش اونه.

دیالوگ عاشقانه ی منتخبش هم از سریال محبوب من ایمان یا همون سرنوشت هست .. اونجایی که چویی یانگ میگه : "When I walk toward you, it'll be for eternity." ترجمه تحت الفظیش میشه وقتی به سوی تو می آیم برای ابد خواهد بود. به زبون ساده تر خودمون داره میگه اگر تو رو میخوام و میام پیشت میخوام برای ابد باهات باشم .. اوف عجب جمله ای گفته . یکی اینو به من بگه کارم تمومه

بعد از گذشته خودش هم صحبت کرده . گفته وقتی کوچیک بود خیلی کم رو بوده و نمی تونسته حرفش و بزنه و از صحبت کردن تو جمع میترسیده و طفره میرفته . پدر و مادرش حس میکنن زیادی خجالتیه و اینکه نمیتونه حرفش و راحت بزنه خوب نیست برای همین تو این کلاسای مکالمه که به بچه ها نحوه درست صحبت کردنو با اعتماد به نفس حرف زدن و یاد میدن ثبت نامش میکنن و بعد حتی مین هویی تو یک مسابقه سخن رانی هم شرکت میکنه .
مین هویی میگه : درسته که هیچ جایزه ای نگرفتم اما تونستم به ترسم از صحبت کردن تو جمع فائق بیام و الان میبینین که من کم روی پیشین حالا اینجا هستم و دارم با این همه آدم صحبت میکنم.

بعد یکی از طرفدارای شیطون و ورپریده سوال میکنه که پرنس حاضره از اون صحنه ها بازی کنه ؟
مین هو نه میذاره و نه ورمیداره میگه: منظورت از اون جور صحنه ها همون جور صحنه هاییه که من فکر میکنم ؟ الان این یعنی چی؟

بعدم با شیطونی هر چه تمام تر میگه : من تا حالا همیشه تو سریال های رمانس عادی بازی کردم ، اما اگر در آینده فرصتش پیش بیاد من ....(یعنی تو روحش با این حرف زدنش . ترکوند ملتو)
و اینجا طرفدارا با سر و صدای زیاد و جیغ و داد حرفش و قطع میکنن و مخالفتشون و با داد و هوار نشون میدن و مین هو هم میگه : خیل خوب .. خیل خوب .. بازی نمی کنم .. بازی نمی کنم



بعدش پرنس در مورد اینکه چرا پارسال سریال بازی نکرده در حالی که قولش و به طرفداراش داده بوده صحبت میکنه و میگه که از اون دسته از آدمایی هست که هیچ وقت زیر قولش نمیزنه . گفته درسته که قول داده بودم سال 2015 یک فیلم و یک سریال برای طرفدارام بازی کنم اما اینکه نشد سریال و بازی کنم این نبود که خودم نخواسته باشم بلکه فیلم نامه خوب پیدا نکردم.

اما خب هممون میدونیم که به امید خدا اگر خبر قطعی شدن این قرارداده بیاد پرنس امسال یک سریالم بهمون میده ..

در پایان صحبتاش مین هو از طرفداراش و همه مینوزی های دنیا تشکر کرده و گفته :

من در طی مراسم های گوناگون از مینوزی ها و طرفدارام زیاد تشکر کردم اما الان که فکر میکنم میبینم در واقع این مینوز ها بودن که هویت منو بوجود آوردن .
من مثل یک محصولی بودم که تو این دنیا بوجود اومدم و خوب هر محصولی بنا به موقعیتش ممکنه در همون زمان بوسیله بقیه دوست داشته بشه و مورد توجه قرار بگیره اما این محصول برای ادامه بقا و دوست داشته شدن باید مدام تغییر کنه و به روز بشه و پیشرفت کنه .
من خیلی خوش شانس و خوشبخت بودم که شما دوستم داشتید . به خاطر عشقی که شما نثار من کردید من رفته رفته از نظر شخصیتی پخته تر شدم و مسئولیت پذیری رو یاد گرفتم . فشار زیادی به خاطر توجه مردم رو من بود چون توقع زیادی ازم داشتن و همین باعث شد من بیشتر تلاش کنم و روز به روز بهتر کار کنم و بهتر بشم . این به خاطر شماها بود .
نمیدونم چطور میشه بهتر از این احساسم و توضیح بدم. هرجور دیگه ای بخوام تشکر کنم به نظرم خیلی معمولی و پیش پا افتاده میشه .
قدرت شما به من نیرو داد تا ادامه بدم . طرفدارای مینوزی من بهم کمک کردن تا بتونم روی خودم کار کنم و بهتر بشم و به همین خاطر مشهور شدم.
هنوزم نمیدونم چطوری باید تشکر کنم؟ ، چطوری بهتر از این میتونم توضیح بدم ؟
اما میدونم به خاطر شماها هر اتفاق و حادثه یا مشکلی در آینده پیش بیاد من میتونم ازش بگذرم و موفق بشم.
برای من در طی تلاشی که دارم برای تبدیل شدن به یک بازیگر خوب میکنم مینوزها یک همراه همیشگی و ابدی هستن . کسایی که میتونم همه چیز رو باهاشون درمیون بذارم و شریک بشم ..

این ارزشیه که شما برای من دارین و این معنی بودن شما در زندگی منه.




خوب شماها رو نمیدونم اما من یکم گریم گرفته .. خیلی تلاش کرده احساسش و بگه اما اگرم نمیگفت من یکی فکر نمیکنم مشکلی پیش میومد چون کارایی که میکنه خیلی واضح احساسش و به فن هاش نشون میده ..
این پسر فوق العاده است .. بهترینا رو براش از خدا میخوام و امیدوارم حتی ازینم موفق تر بشه چون واقعاً لیاقتش رو داره